، تا این لحظه: 10 سال و 5 روز سن داره

آراد

چهارده ماهگی آراد

1394/3/17 14:25
نویسنده : صدیقه
300 بازدید
اشتراک گذاری
  • آراد جانم! راه میری عزیزم. هر روز قدم های کوچولوت از روز قبل محکم و محکم تر میشه.بوس
  • به محض اینکه درِ ورودی خونه باز میشه و پدر میاد از سرِکار، میدویی سمت در و قاه قاه می خندی، یعنی من فرار کردم، یه فرار جوجه ای، خندونکبه خصوص اگه مامان پشت سرت بیاد که بلندتر و بیشتر می خندی.
  • این روزها خیلی بهانه بیرون رفتن میگیری، عاشق این هستی که توی کالسکه بشینی و با هم بریم گردش.
  • به حیوون ها خیلی واکنش نشون میدی، میگی: ایم... چی...، وقتی گربه همسایه رو میبینی، یا توی مسیر پیاده روی سگ ها رو می بینی و یا زاغچه و پرنده های دیگه روی درختان رو که می بینی؛ این صدا رو از خودت در میاری.
  • پلوپز بهترین اسباب بازیت هست عزیزم. گیجسیمش رو می گیری و می کشی دنبال خودت، مثل اینکه اسبت شده باشه. قویکلا خیلی به پلوپز علاقه داری و به نسبت به اسباب بازی های دیگه ات بی تفاوت. اوه... قاشق های پلاستیکی رو هم خیلی دوست داری.
  • بای بای می کنی، بای بایبا اون دستان فسقلی و کوچولوت.
  • بوس می کنی. وقتی میگیم آراد بووس، لبات رو جمع می کنی، مثل حالت موش موشی و هوا رو می بوسی.بوس
  • با بعضی از موزیک ها، پاهاتا بالا و پایین می کنی، یه نوع ابراز شادی هست واست و اینکه مچ دستت رو هم می چرخونی مثل حالت رقص. تعجبمتعجبم رقص به ذاته در وجود انسان هست! چون از هیچ جا این رو یاد نگرفتی.بغل

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مریم
25 خرداد 94 4:52
پلوپز... چقدر زود می گذره زمان دوستم. انگار همین دیروز بود که خبر تولدش رو شنیدم... حالا راه می ره و به زودی ... انشاءالله قدم های مهم تر و بزرگ تر زندگیش هم مثل این قدم های کوچولوش سرشار از شادی و موفقیت باشه براتون. در پناه خدا باشین همیشه.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آراد می باشد