، تا این لحظه: 10 سال و 7 روز سن داره

آراد

زیباترین لبخند دنیا

وقتی شیر می خوری؛ یک لحظه توی چشم هام زل می زنی، من هم به تو نگاه می کنم، چند ثانیه ایی به هم خیره میشیم، من همانطور که بهت زل زدم، لبخند می زنم، اینجاست که شیر خوردن را بی خیال میشی و در جواب خنده ی من زیباترین لبخند خودت را تحویل میدی.  این لحظه یکی از لحظاتی هست که دلم آب میشه واست فرشته ی کوچولوی من.  شیرینم. قند تو قندون. عسلم. ...
22 تير 1393

کتابخانه Skedsmo

با مادرهایی که توی Helsestasjon آشنا شده بودیم توی کافه قرار داشتیم. من و پسرگلم چند دقیقه ایی دیر رسیدیم؛ اما هیچکدوم از مادرها هم نیومده بودند. توی گروه بندی انجام شده از طرف Helsestasjon، پنج تا نوزاد دختر و تنها پسر گروه، شما هستید. بیست دقیقه ای منتظر شدیم و هیچ خبری نشد، تصمیم گرفتم با هم بریم کتابخونه شهر. توی کتابخونه یه کتاب رو واست خوندم. انمیشن زیبای The monster in Paris رو هم امانت گرفتم. ظاهرا که خیلی خوشحال و خندون بودی اونجا. ...
29 خرداد 1393

نخستین واکسن

امروز (یازدهم ژوئن) اولین نوبت واکسن رو داشتی.  واکسن هپاتیت ب توی Helsestasjon. اونقدر آرادم، پسر آرومی هستی که می تونم بگم اولین بار بود که صدای گریه ات را می شنیدم. با تمام وجود گریه کردی.  صورت ماهت یهو قرمز شد و جیغ زدی. بمیرم واست خیلی دردت اومد. اما به محض اینکه شیر خوردی، آروم شدی. کلا فاصله بین گریه و خنده ات خیلی خیلی کوتاهه. سریع هم توی کالسکه ات به خواب رفتی نازنینم. ...
21 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آراد می باشد